داستان ترسناک مدسه تسخیر شده توسط جن (واقعی)

پنجشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۶، 2:49

این داستان کاملا واقعی میباشد

 

سلام دوستان عزیز

بنده الان نزدیکای 26 سالمه

وقتی که ما به دنیا نیومده بودیم بابام

بالای روستامون یه خونه ساخت بزرگ بود حیاطش و هنوزم

در اون خونه زندگی میکنیم ....

 

ادامه داستان در ادامه مطلب

منبع : تالار چت , داستانکده

ادامه مطلب
نویسنده: !!☆farzad☆!!

دوستانی که این داستانو میخونن

بنده فرزاد کیانی مدیر داستانکده هستم

و به جای اقای خالدی ادامه داستانو مینویسم

امیدوارم خوشتون بیاد

 

برای خاندن قسمت اول اینجا کلیک کنید

 

مدرسه نفرین شده قسمت دوم

چند سال پسر از مرگ مهران در بیمارستان روانی

کم کم داستان مدرسه نفرین شده از یاد رفت

عده ای از مسئولین تصمیم گرفتند که مدرسه رو از نو بسازند

مدرسه سوخته رو تخریب کردندو و شرو به ساختو ساز کردند

چند ماهی طول کشید تا دوباره یک مدرسه تازه تاسیس

ساخته بشه ...

 

ادامه داستان در ادامه مطلب

منبع : کیانی چت , داستانکده

ادامه مطلب
نویسنده: !!☆farzad☆!!

نویسنده داستان: مهرداد خالدی

دوستان عزیز بنده مدیر داستانکده هستم

ابتدا از اقای مهرداد خالدی عزیز

بابت داستان زیباش تشکر میکنم

بخاطر تایپ اقای خالدی و استفاده نکردن

از فاصله در بین کلمات نیاز بود که بنده اصلاحش کنم

با تشکر مدیر داستانکده

 

رافائل مردی چهل ساله است

که در شهری کوچک زندگی میکند.

رافائل مرد بسیار شجاع و بی باکی است

و به همین دلیل در زندگی اش خطرهای بسیاری قبول کرده

و در آخر همیشه خود را در هر موقیتی نجات داده....

 

 ادامه داستان در ادامه مطلب

اصلاح شده توسط داستانکده , کیانی چت

ادامه مطلب
نویسنده: !!☆farzad☆!!

داستان ترسناک مدرسه نفرین شده

پنجشنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۵، 0:37

( درخاستی دوستان )

 

مهران نمی دانست که چکارکند،

پس جاسم به او گفت که باید به مدیر مدرسه اطلاع بدهد،

مهران اگرچه می دانست این کارش هیچ تاثیری ندارد

اما پیش مدیر مدرسه رفت

و این موضوع را با او در میان گذاشت ...

 

ادامه داستان در ادامه مطلب

منبع : کیانی چت  , داستانکده

ادامه مطلب
نویسنده: !!☆farzad☆!!

آمارگیر وبلاگ

© داستانکده