داستان زیبای باقالی پلو با ماهیچه | کیانی چت
یکشنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۵، 0:9
چند وقت پیش با پدر و مادرم رفته بودیم رستوران
که هم آشپزخانه بود هم چند تا میز گذاشته بود
برای مشتریها ,, افراد زیادی اونجا نبودن ,
سه نفر ما بودیم با یه زن و شوهر جوان
و یه پیرزن پیر مرد که نهایتا 60-70 سالشون بود
ادامه داستان در ادامه مطلب
ادامه مطلب
نویسنده:
!!☆farzad☆!!