داستان جدید مرد مومن و دختر باغدار
چهارشنبه نهم فروردین ۱۳۹۶، 5:32
روزی روزگاری در یکی از شهرهای هکمتان که امروزه با همدان
همه میشناسنش مردی کنار جوی ابی نشسته بود
به اب نگاه میکرد و از صدای اب و زلالی اب لذت میبرد
در همان لحظه سیب سرخی داخل اب شناور دید و وقتی که نزدیک شد
سیب را از اب گرفت و خورد
وقتی که سیب را کامل خورده بود یادش افتاد که....
ادامه داستان در ادامه مطلب
ادامه مطلب
نویسنده:
!!☆farzad☆!!