زهر حسرت |دکلمه زیبا

دوشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۲، 17:15

سینه میسوزانی ای دل چو می آغازی سخن

بس کن این شب ناله ها را از چه خواهی رنج من

جرم و تقصیر از تو بود از یار دیرین بد نگو

هر چه کرد آن یار شیرین با تو ناز شست او

ادامه مطلب رو بخون

ادامه مطلب
نویسنده: !!☆farzad☆!!

آمارگیر وبلاگ

© داستانکده